پوشک؛ مساله این است
به گزارش وبلاگ حسابی، به نظر می رسد که آمار مربوط به کرونا کم کم در حال شفاف شدن است؛ آن هم پس از گذشت 9 ماه. مقایسه فوتی های کشور در سال جاری با سال های گذشته نشان می دهد که تعداد فوتی های کشور در تابستان 1399، بیش از 131 هزار نفر بود که حدودا 35 هزار نفر بیش از مرگ و میری است که در غیاب کرونا انتظار می رفت داشته باشیم.
در حقیقت میزان مرگ و میر ناشی از کرونا در تابستان سال جاری که هوا گرم بود و خطر کرونا کاهش داشت به حدود 37 درصد کل مرگ و میرها رسیده بود. در حالی که این افزایش در فصل بهار حدود 19 درصد بود. اگر اقدامی نشود و به طور قطع در فصل پاییز به بالای 60 درصد خواهد رسید و اگر همین طور ادامه پیدا کند، سال جاری در زمستان به رکورد دو برابر نیز خواهیم رسید؛ رکوردی که هم اکنون در تهران رسیده ایم، چرا که افزایش تعداد فوتی های 8 ماه اول سال جاری تهران حدود 43 درصد بوده است ولی این تعداد برای ده روز اول ماه آبان، نسبت به سال 1398 بیش از دو برابر شده است، به عبارت دیگر تهران اکنون به مرحله ای رسیده که مرگ و میر کرونایی بیش از مرگ و میرهای عادی شده است و به علت جایگاه جمعیتی تهران و به احتمال فراوان موجب تسری و اشاعه بیماری به کل کشور خواهد شد و این فرایند همچنان ادامه خواهد یافت.
هدف از ذکر این آمار پرداختن به مساله کرونا و مرگ و میر آن نیست، روی سخن با کسانی است که در گفتار و شعار دغدغه کاهش رشد جمعیت ایران را دارند. کاری که این جماعت می کنند مثل کسانی است که خانه ای آتش گرفته و با حرارت تمام خواهان خاموش کردن آن هستند و در عین حال برای خاموش کردن آتش، نفت روی خانه می ریزند. آنان ساده انگارانه درصدد نوشتن طرح و قانون برای حل مشکل کاهش رشد جمعیت هستند، در حالی که درک درستی از مسائل جمعیت ندارند و گریبان محققان را می گیرند و گمان می کنند تحقیق و اظهارنظر محققان موجب کاهش فرزندآوری!! می شود که اگر چنین بود با این تحقیقات مشعشع اصولگرایانه و سفارشی باید تا حالا رشد جمعیت به 3 درصد در سال می رسید!
قضیه این است که با شرایط فعلی کرونا از یک سو مرگ و میر با سرعت زیاد در حال افزایش است و از سوی دیگر ازدواج و زاد و ولد کاهش شدیدی خواهد داشت. کاهش ازدواج سال هاست که آغاز شده، کرونا نیز آن را تشدید می کند، علت آن فقط بالا رفتن سن ازدواج نیست، بلکه مهم تر از آن بیکاری و ترس از تامین اقتصادی است. به طور قطع زاد و ولد با سرعت خیلی بیشتری کاهش خواهد یافت. ترس از ابتلای مادر، یا فرزند به کووید19، مسائل رعایت فاصله فیزیکی و ارتباط اجتماعی در حاملگی و نگهداری فرزند و رفتن به بیمارستان، همه و همه موجب می شود که خانوارها در فرزندآوری احتیاط کنند. ضمن اینکه هزینه های سرسام آور نیز آنان را از این کار برحذر می دارد. کافی است که هزینه پوشک کودک را محاسبه کنید تا همه چیز به دست شما آید. کاهش فرزندآوری ناشی از کرونا از اواخر ماه پاییز آثار خود را نشان خواهد داد و اگر کرونا در راستا حل هم قرار گیرد، حداقل تا دو سال آینده این وضع ادامه خواهد یافت. پس از آن هم به سرعت به جای پیشین بر نخواهد گشت. سال گذشته رشد خالص جمعیت شاید سالانه حدود 750 هزار نفر بود که کمتر از یک درصد در سال است، این رقم سال جاری احتمالا به کمتر از 500 هزار نفر خواهد رسید و اگر مرگ و میر کرونا حل نشود، انتظار می رود که سال آینده (1400) به رقم بسیار پایین تری برسد و بعید نیست که رشد جمعیت به صفر برسد. آنچه اصولگرایان تبلیغ می کردند و انذار می دادند که ایها الناس خطر نزدیک است و رشد جمعیت در سال 1425 به صفر خواهد رسید، کرونا آن را دو دهه جلو انداخته است.
چه باید کرد؟ وقت خود را با نوشتن قانون و تبلیغات بی فایده هدر ندهید. هر چه تبلیغ در این سال ها کردید نتیجه عکس داد. بدون حل مشکل اقتصادی ممکن نیست کوچک ترین گامی در این راستا برداشته شود. بدون تردید ممکن نیست. گام اول تا دهم برای حل مشکل جمعیت باید بهبود وضع اقتصاد کشور و خانوار و تقویت توان مبارزه با کرونا باشد. بی مایه فطیر است. تا هنگامی که پوشک مساله فرزندآوری است، دور حل این مشکل را خط بکشید.
با تعدادی سخن پراکن که هیچ درکی از مساله جامعه و جمعیت ندارند، نمی توان این مشکل را حل کرد.
اجازه دهید که نکته مهمی را بگویم. پدران و مادران ما ده تا فرزند هم می آوردند، چون هم سطح زندگی خانوار در گذشته پایین بود و هم سطح تحصیلات مادران، ولی اکنون از یک سو سطح تحصیلات مادران و نگاه به فرزند تغییر کرده است و از سوی دیگر سطح رفاه بالاتری را تجربه کرده اند، اکنون با کاهش سطح زندگی و فقیرتر شدن مردم نمی توانید امید به افزایش فرزندآوری داشته باشید زیرا سطح تحصیلات زنان بالاست و با الگوی مصرف بالاتر عادت کرده اند. بنابراین نه فقط رشد فرزندآوری را شاهد نخواهیم بود، بلکه ازدواج هم به سرعت کاهش می یابد. در ابتدای دهه 1390، تفاوت تعداد ازدواج و طلاق که ازدواج خالص است حدود 738 هزار مورد بود، این رقم در سال 1398 به 355 هزار رسید، یعنی کمتر از نصف شد. به علل جمعیتی و اجتماعی تا چند سال آینده به کمتر از 200 هزار خواهد رسید و دیگر امید چندانی برای زاد و ولد از حیث افزایش ازدواج نیز نخواهد بود. بنابراین اگر اصولگرایان خواهان بقای جمعیت ایران و آزادی و آبادی و سربلندی آن هستند، راهی ندارند جز آنکه دست از لجبازی های موجود بردارند و برای بهبود وضع اقتصاد کشور و اصلاح روابط خارجی و احترام به حقوق و مطالبات سیاسی و اجتماعی مردم و زنده کردن امید در جامعه گام بردارند. در غیر این صورت متهم ردیف اول و شاید تنها متهم منفی شدن رشد جمعیت در ایران خودشان هستند.
منبع: اعتماد
منبع: اقتصادنیوز