شیوع کروناویروس؛ چیزی که باید رخ می داد!
به گزارش وبلاگ حسابی، شیوع گسترده کروناویروس تازه در سراسر دنیا، نگرانی های فراوانی را در پی داشته و بسیاری از مراکز پزشکی دنیا در پی راهی برای شناخت و مبارزه با این ویروس تازه هستند. اگر چه بسیاری از متخصصان منشا این ویروس را حیوانی می دانند، اما بعضی هم بر این باورند که ظهور چنین ویروس هایی زاییده دنیا تازهی است که بشر ساخته. به سخن دیگر هر چقدر که بشر در راستا پیشرفت های پزشکی خود بیماری های بزرگی را کنار زده، به همان مقدار طبیعت را به فراوری بیماری تازهی واداشته چرا که طبیعت هم در کشاکش با انسان، در کوشش برای بقاست. وبسایت worldpoliticsreview در مقاله ای به قلم استوارت پاتریک به آنالیز این دیدگاه پرداخته است.
شیوع کروناویروس نو در شهر ووهان چین، که اکنون به طور رسمی COVID-19 نامگذاری شده، نشان داد که بشریت چقدر در برابر عوامل بیماری زا، آسیب پذیر به جای مانده است. یک قرن پس از شیوع ویرانگر آنفولانزای اسپانیا، مقامات بهداشت عمومی دنیا در کوششند تا از بروز فاجعه ای مشابه جلوگیری نمایند. فاجعه ای که به نظر می رسد در حال رخ دادن است چرا که آمار های رسمی حاکی از آن است که تا روز سه شنبه (25 فوریه) بیش از 80 هزار نفر آلوده و 2704 نفر، که بیشتر آن ها در چین بودند، قربانی شدند. در چنین شرایطی ارزش آن را دارد که به گذشته نگاهی بیندازیم تا قدرت سرسختانه بیماری های عفونی در برابر بشر را آنالیز کنیم.
بشریت در حال حاضر چهارمین موج عظیم بیماری عفونی خود را تجربه می نماید. اولین مورد همزمان با انقلاب کشاورزی حدود 10 هزار سال پیش رخ داد. سبک زندگی بی تحرک تر، تراکم بیشتر جمعیت، نزدیکی بیشتر با حیوانات اهلی و ظهور گونه های انگلی در جوندگان و حشرات موجود در سکونتگاه های انسانی باعث شد تا عوامل بیماری زا راحت تر بین گونه ها منتقل و در نتیجه جهش ساختاری نمایند. دومین موج عظیم در دوران باستان کلاسیک شروع شد و تا قرون وسطا به طول انجامید. تماس های تجاری و نظامی میان مراکز مهم تمدنی، جوامع منزوی سابق را در معرض بیماری های نو قرار داد. این شرایط نو بشری همراهان نوی همانند موش و کک هم در پی داشت که وظیفه انتقال و حامل بودن بیماری را داشتند. این موجودات عامل اصلی انتقال بیماری در سراسر دریای مدیترانه و آسیا بودند که تنها در سده های 14 و 17 میلادی، بیش از 200 میلیون نفر در اثر طاعون کبدی جان خود را از دست دادند. مرحله سوم پس از سال 1500 میلادی رخ داد، زیرا کاشفان، فاتحان و استعمارگران از اروپا عوامل بیماریزای نوی را به قاره آمریکا، آفریقا و استرالیا بردند.
اما امروزه توسعه و دنیای سازی، دوره نوی از بیماری های عفونی را در پی آورده است. از سال 1980، دانشمندان پاتوژن های نو انسانی را با سرعت بیش از سه، در سال، کشف نموده اند. تقریباً سه چهارم این کشفیات ویروس هستند که بیشتریت قریب به اتفاق آن ها منشا حیوانی، یا بیماری هایی هستند که از یک منشا حیوانات به حیوان دیگر منتقل می شوند و اغلب هم DNA آن ها در این جهت به ترکیب نوی تغییر می نماید. هر بار انسان در جهت مبارزه، یکی از این زیست بوم ها را مختل می نماید، زیست بوم ها و نمونه های مشابه آن ها با گونه ها و پاتوژن های نوی که میزبان آن ها هستند تماس برقرار نموده و تغییر می نمایند. از جمله ویروس هایی که اخیرا از حیوان به حیوان دیگر منتقل شده و جهش نموده اند عبارتند از: HIV / AIDS (شامپانزه ها و گونه ای میمون به ناممانگابی ها)، ماربورگ (خفاش ها)، ابولا (خفاش ها)، هانتاویروس (موش)، ویروس نیپا (خفاش ها، خوک ها)، H5N1 (پرندگان وحشی)، H1N1 (خوک ها)، SARS (خفاش ها، سمور های نخل)، MERS (شترها)، غرب نیل (پرندگان وحشی، اسب ها)، Zika (میمون ها و جوندگان) و اکنون COVID-19 (احتمالا خفاش ها). تجارت پررونق مواد غذایی مربوط به حیات وحش، اغلب گونه های زنده متعددی را برای فروش در اختیار مشتریان قرار می دهد که بازار حیوانات وحشی ووهان-که مظنون اصلی ظهور COVID-19 است- نمونه ای از آن است که باعث افزایش احتمال انتقال ویروسی می گردد.
البته انسان ها فقط از زیست بوم های نو بهره برداری نمی نمایند. ما در دنیا نو با وسایل خارق العاده و با سرعت های بی سابقه ای سفر می کنیم که احتمالاً بیماری های نوی را با خود به همراه دارد. در سال 2017، بیش از بیست هزار شهر با سرویس منظم هوایی به هم متصل شده اند و تعداد کل مسافران هواپیمای به 4 میلیارد نفر رسیده است، رقمی که انتظار می رود تا سال 2037 دو برابر گردد. جابجایی دنیاگردی بین المللی، در همین حال، از 25 میلیون جابجایی در سال 1950 با افزایش 56 برابری یک میلیارد و چهارصد میلیون در سال 2018 رسید. با این حال، این سرعت و پیچیدگی حمل و نقل مدرن، فاصله جغرافیایی را به اسم مانعی برای شیوع بیماری از بین برده است. یک دهه پیش، بیشتر کارشناسان پیش بینی می کردند که شیوع ابولا همچنان در منطقه ها دور افتاده باقی خواهد ماند و خطری سلامتی دنیای را تهدید نمی نماید. اما همه گیر سال 2014 در غرب آفریقا که باعث کشته شدن بیش از 11000 نفر در منطقه ها عمدتاً شهری شد و به راحتی به این فرضیه سرانجام داد چرا که بیماری به سادگی به وسیله هواپیما توسعه یافت.
جابجایی و تحرک بشر و بعلاوه وابستگی اقتصاد دنیای به زنجیره های پیچیده تأمین، مقامات دولتی را در یک وحشت مشترک قرار داده است چرا که استراتژی قرنطینه را که جوامع در طول تاریخ از آن برای کنترل بیماری های همه گیر استفاده می کردند، پیچیده می نماید. دکامرون بوکاچیو، گروهی از مردان و زنان نجیب زاده قرن چهاردهم میلادی بودند نخ های خود را در خارج از فلورانس می ریسیدند، چرا که منتظر بودند طاعون در شهر از بین برود. کلمه قرنطینه هم خود از اصل ایتالیایی و نشان دهنده مفهوم چهل روز است که بر اساس آن وقتی یک کشتی از بندری آلوده وارد می شد، مسافران آن باید چهل روز را در بندرگاه سپری نمایند تا تعیین گردد بیماری به همراه ندارند.
امروز، سازمان بهداشت دنیای به کشور های عضو سازمان ملل متحده در برابر محدودیت های شدید در تجارت و مسافرت، توصیه می نماید که برای جلوگیری از انتقال بیماری های عفونی، هزینه هایی را در نظر بگیرند و به نظر می رسد چند کشور در حال پیروی از آن هستند. در کوشش برای متوقف کردن شیوع سریع کروناویروس نو، چین سیاست های ناخوشایندی را اعمال نموده است. این کشور با اعمال قرنطینه و محدودیت های مسافرتی حداقل 760 میلیون شهروند، بیش از نیمی از جمعیت خود را تحت تأثیر قرار داده است. در همین حال، بیش از 50 کشور دنیا سفر شهروندان خود به چین را محدود نموده اند، این در حالی است که بعضی کشور ها از جمله روسیه، ورود همه شهروندان چینی را به این کشور ممنوع اعلام کردند.
اما فراتر از وحشت، عدم قطعیت علمی هم باعث تشدید این مراحل بحرانی می گردد. خطر دنیای ناشی از این گونه بیماری های خاص از جمله COVID-19، عملکرد شدید و سهولت و سرعت در انتقال آن است. بیماری های عفونی با بیشترین پتانسیل همه گیر بیماری هایی هستند که به راحتی و به سرعت توسعه می یابند، دوره کمون نهفته ای دارند و بخش عظیمی از مبتلایان را به قتل می رسانند. برای نمونه بیماری همه گیر آنفولانزای اسپانیا در سال 1918 و 1919، حدود 500 میلیون نفر یا تقریباً یک سوم جمعیت دنیای را آلوده کرد و باعث شد امید به زندگی در سراسر دنیا تقریباً 10 سال کاهش یابد. این واقعه هنوز عظیمترین فاجعه اپیدمیولوژیک در دوران مدرن به جای مانده است و در مدت یک سال کاری را انجام داد که مرگ سیاه (طاعون) در کل قرن چهاردم میلادی و HIV / AIDS در 25 سال اولیه خود انجام داده اند.
در حالی که دانشمندان هنوز در حال مطالعه بر روی اپیدمیولوژی COVID-19 هستند، آنچه که تا به امروز به دست آمده حداقل تا حدودی اطمینان بخش است. مناسب ترین مقایسه، با سندرم تنفسی حاد شدید SARS، یک ویروس که در نوامبر 2002 در استان گوانگدونگ در جنوب چین پدیدار شد و در نهایت بیش از 8000 نفر در 17 کشور را آلوده کرد. اگرچه COVID-19 تا به امروز حداقل 2700 نفر را کشته- بیش از سه برابر مرگ و میر ناشی از SARS - مرگ و میر آن به طرز چشمگیری پایین تر است. به عبارت بهتر اندازه مرگ و میر ناشی از کروناویروس نو حدود 2 درصد است در حالی که سارس آماری 10 درصدی از خود بجای گذاشت. اما خبر بد این است که به نظر می رسد COVID-19 راحت تر پخش می گردد و برآورد های اولیه نشان می دهد که به طور میانه دو عفونت ثانویه برای هر نوع عفونت اولیه ایجاد می نماید، چیزی تقریباً برعکس سارس.
همانطور که همکار من تام بولیکی در کتاب ارزشمند خود با اسم طاعون و پارادوکس پیشرفت اشاره می نماید، بشریت گام های اعجاب انگیز در نبرد با بیماری عفونی برداشته است. بهداشت مدرن، ایمن سازی گسترده و مداخلات خاص بیماری، اندازه مرگ و میر ها را کاهش داده است، به ویژه برای نوزادان و بچه ها. این اقدامات رنج های تقریباً غیرقابل تصوری را که از همان زمان بسیار دور، بخشی از شرایط انسانی بود، کاهش داده است.
با این وجود، این شیوع کروناویروس جدد یادآوری می نماید که مبارزه تکاملی بشریت با بیماری عفونی به سرانجام نرسیده است. به نظر می رسد طبیعت تأمین نماینده ای بی حد و حصر از شگفتی های ویروسی است که آن ها را در جهت راه ما قرار دهد. هرچه بیشتر به زیست بوم های طبیعی کره زمین تعرض کنیم و آن را تغییر دهیم و زیستگاه حیوانات وحشی را تصاحب کنیم، خود را بیشتر در معرض گونه های ناشناخته قرار خواهیم داد. در این شرایط برخورد ما با ویروسی نو و ناشناخته در هر زمان نه تنها دور از فکر نیست بلکه امری حتمی است.
منبع: فرارو