برف آخر؛ میانه اما امیدوارکننده (جشنواره فیلم فجر)

به گزارش وبلاگ حسابی، برف آخر بیش از این که فیلم خوبی باشد، اثر امیدوارکننده ای است. امیرحسین عسگری، بعد از فیلم بدون مرز، یک بار دیگر نشان می دهد که توانایی های قابل توجهی در مقام کارگردان دارد. او ارزش نور و رنگ را می داند و فیلم هایش، در این سینمای تلویزیونی شده، کیفیتی سینمایی دارند (به این معنی که تجربۀ تماشای فیلم هایش روی پردۀ بزرگ، تأثیری متفاوت با تماشای آن ها روی صفحۀ تلویزیون دارد). با این وجود، برف آخر نشان دهندۀ سقف توانایی های عسگری نیست. با دقت بیشتر در مرحلۀ فیلمنامه، او می تواند فیلم های بهتری بسازد.

برف آخر؛ میانه اما امیدوارکننده (جشنواره فیلم فجر)

برف آخر یک داستان عاشقانه است که در فضایی بکر و با لحنی خاص روایت می گردد. عسگری برای بیان این ماجرا از روایتی مینی مال استفاده کرده و بر این بوده که، بدونِ روی آوردن به تأکیدها و فرازونشیب های معمول در فیلم های عاشقانه، فضایی سرد و ساکن را به تصویر بکشد که به آرامی دستخوش تغییر می گردد. در این زمینه، توانایی های اجرایی او و همکارانش مهم ترین نقش را در باورپذیر ساختنِ این فضا ایفا کرده است. از همان ابتدا با بافت رنگی ویژه ای ویژه می شویم؛ بافتی که علاوه بر تأکید بر سردی و سفیدی برف، زنگارزدگی زندگی آدم های فیلم را با غلبۀ طیف رنگی زرد - قهوه ای چرک مؤکد می کند. در چنین بافتی، معدود سکانس هایی با تغییر این بافت غالب، می توانند تأثیر قابل توجهی بر تماشاگر گذاشته و او را متوجه التهاب درودنی شخصیت کنند: نمونه اش جایی است که به نظر می رسد پایه های شکل گیری یک رابطۀ عاطفی میان یوسف (امین حیایی) و رعنا (لادن مستوفی) ایجاد شده است. نور قرمز چراغ خودروی رعنا که روی صورت یوسف می افتد، رنگ غالب را در این صحنه شکل می دهد. با توجه به کنترل شدگی و یک دستیِ نسبی طیف رنگی در صحنه های قبلی، این تغییر به چشم آمده و حسی دوگانه را در ما ایجاد می کند: هم تأکیدی است بر شور و هیجان ایجادشده در زندگیِ تکراری یوسف و هم می تواند نشانۀ خطرات پیشِ روی او در این جهت تازه باشد. به خاطر وجود چنین جزییاتی است که برف آخر کیفیتی سینمایی پیدا کرده است. در این راه نباید نقش آرمان فیاض را در مقام فیلمبردار فراموش کرد. او می تواند یکی از گزینه های نامزدی سیمرغ بلورین در بخش بهترین فیلمبرداری باشد. همچنین امین حیایی و لادن مستوفی با بازی های به مقدار و حساب شده شان نقش قابل توجهی در باورپذیرشدنِ رابطۀ شکل گرفته میان دو شخصیتِ ظاهراً متفاوت ایفا کرده اند.

با این وجود، برف آخر ضربۀ اصلی را از فیلمنامه اش خورده است. گاه به نظر می رسد که عسگری، امیرمحمد عبدی و سید حسن حسینی (فیلمنامه نویسان برف آخر) با رویکرد مینی مال ابتدایی شان فاصله گرفته اند. کم گویی فیلم - به عنوان خصوصیتی که از همان ابتدا تثبیت شده - در مواردی فراموش می گردد و شخصیت ها همه چیز (ازجمله استعاره های گاه هوشمندانه ای که در دل فیلم تنیده شده) را برای یکدیگر توضیح می دهند. در مواردی چنین به نظر می رسد که سازندگان فیلم اعتماد چندانی به تماشاگر نداشته اند و نکاتی را در فیلم توضیح داده اند که می شد با دقت در نکات جزیی اجرایی دریافت. از سوی دیگر باید به این توجه داشت که چند بار تأکید بر خلوت شخصیت اصلی یا شیوۀ راه رفتن او - زمانی که این تأکید چندباره نتواند هر بار درکی تازه از او برای تماشاگر ایجاد کند - دیگر به معنی روایت مینی مال نیست بلکه به معنی تکرار بی فایده است و تنها به کش دار شدنِ فیلم می انجامد.

مشکل دیگر به خرده داستانی برمی گردد که با موضوع گم شدن دختر یکی از شخصیت ها (خلیل با بازی مجید صالحی) در فیلم گنجانده شده است. حضور این خرده داستان، هرچند هم از نظر دراماتیک و هم از نظر تماتیک کاملاً قابل توجیه است و حتی می توان آن را ایده ای هوشمندانه از سوی نویسندگان تلقی کرد، اما آن قدر در طول فیلم مورد تأکید قرار می گیرد که تأثیرش را تا حدی از دست می دهد و حتی گاه به نظر می رسد که دارد خط اصلی را به حاشیه می راند. به بیان دیگر، چنین به نظر می رسد که این خرده داستان بیش از ظرفیت دراماتیکش مورد توجه قرار گرفته است.

در چنین شرایطی، برف آخر با تأکید کمتر بر برخی از اتفاقات و استعاره ها، و در صورت دوری از یک روایت کش دار - به جای روایتِ عمداً کند اما پیش رونده - می توانست به فیلم بسیار بهتری تبدیل گردد. در سینمایی که انگار خیلی از فیلمسازانش هیچ گونه جاه طلبی مشخصی برای ساخت فیلمی مناسب پردۀ بزرگ ندارند، می توان کار عسگری و همکارانش را از این جنبه ستایش کرد و منتظر فیلم های بهتری از سوی او ماند. اما بدون وجود فیلمنامه های متناسب و منسجم، بعید است با فیلم های خوبی روبه رو باشیم.

امتیاز نویسنده: 2 از 5

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره فجر را اینجا دنبال کنید.

منبع: دیجیکالا مگ

به "برف آخر؛ میانه اما امیدوارکننده (جشنواره فیلم فجر)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "برف آخر؛ میانه اما امیدوارکننده (جشنواره فیلم فجر)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید