مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین

به گزارش وبلاگ حسابی، مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین، موضوع آنالیز و تفکر و تعمق است. نکته مهمی که باید در نظر بگیریم این است که هر دو سیستم، هدف و منظور یکسانی دارند و آن بدن ایمن و سالم است.

مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین

مترجم : بهروزی

منبع:راسخون

مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین، موضوع آنالیز و تفکر و تعمق است. نکته مهمی که باید در نظر بگیریم این است که هر دو سیستم، هدف و منظور یکسانی دارند و آن بدن ایمن و سالم است.

همان طور که عموماً می دانیم، پزشکی جایگزین شامل علم پزشکی مدرن، تکنولوژی پزشکی، جراحی و کارهای مرتبط است. هم چنین آن می تواند منسوب به پزشکی معاصر و یا پزشکی غربی باشد. پزشکی جایگزین، کلکسیونی از تمام دانش ها، مهارت ها و یا کارها بر اساس تئوری ها و یا تجربیات قدیمی است. آن شامل گستره وسیعی از فرایندهای بومی فرهنگ های مختلف کل جهان است. این علم، ترکیبی از تمام روش های غیر مرسومی است که برای پیش گیری، تشخیص، بهبود و درمان هر گونه بیماری به کار می فرایند. با این که نظر و دیدگاه متخصصان در این باره فرق دارد اما بسیار مهم است که مزایا و معایب هر دو شاخه پزشکی را در نظر بگیریم. ترکیب منصفانه این دو می تواند روش خوبی بگردد.

جنبه های مختلف هر دو علم :

 روش سنتی بر علت ناخوشی و بیماری تمرکز می نماید. این روش بر فاکتورهایی که موجب بیماری می شوند، پیش گیری آن، داروها و درمان ها و مقابله با نا بهنجاری به اسم وجود مستقل، تمرکز می نماید. فرد مبتلا، محیط و شرایطی که تحت آن، بیماری رخ می دهد در این سیستم در نظر گرفته نمی شوند. این روش به مطالعه علمی نا بهنجاری و روش های از بین بردن آن، محدود است.

روش جایگزین، یک مفهوم باستانی است و با توجه به فرد و محیط فرق می نماید. این روش در منطقه ها مختلف جهان در دوره ای طولانی ظهور نموده است. طب سنتی چین، آیور ودا (طب سنتی هند)، یوگا، طبیعت درمانی و یا هومئوپاتی بعضی از روش هایی هستند که جزو این گروه قرار می گیرند.

 اصول اساسی این سیستم ها یکسان است مثلاً هر دو علم، ناخوشی را به اسم نهاد پویا و دینامیک سیستم و روش هایی برای از بین بردن بنیان آن در نظر می گیرند. آنها، بیماری را به اسم آشفتگی در تعادل بین بدن و محیط اطرافش در نظر می گیرند. در نتیجه بر روی تمیز کردن و زدودن کل سیستم به جای از بین بردن علت فوری نگرانی، تمرکز می نمایند.

همان طور که می دانیم، پزشکی سنتی فرآیندهای دیگر را به هنگام درمان بیماری، در نظر نمی گیرد. این روش، کلاً با اندام مبتلا شده و درمان آن، مرتبط است. ممکن است پزشکی سنتی در طول شفا و بهبود به طور مضر بر بخش های دیگر تأثیر بگذارد.

 روش های جایگزین، بیماری را به صورت انحرافی از عملکرد نرمال کل سیستم مبتلا شده در نظر می گیرند. در نتیجه این روش بر روی پس زمینه، شرایط محیطی و اجتماعی و البته بخش دچار شده تمرکز می نماید. کار فرد بهبود دهنده در این مورد، حذف ناهماهنگی موجود است و نه از بین بردن ناخوشی واقعی. التیام و بهبود سیستم برای تسکین بیماری ویژه است.

اما هر دوی این سیستم ها مزایای ویژه ای نسبت به یک دیگر دارند. برای مثال، در مواقع ضروری مثل تصادف شدید و یا جایی که فرایند جراحی فوری و اورژانسی مورد احتیاج است، ثابت شده است که سیستم های سنتی فزونی بسیار زیادی نسبت به سیستم های جایگزین دارند.

 سیستم های جایگزین به زمان احتیاج دارند و ممکن است در شرایط هایی که احتیاجمند نتایج فوری هستند، مناسب نباشند. در نتیجه در شرایط بحرانی، روش سنتی، انتخاب ارجح تری است.

از طرف دیگر، بیماری های ناشی از عوامل روان شناختی، درمان و التیام بهتری در سیستم جایگزین دارند. اختلالات مربوط به استرس، آلرژی ها و حساسیت ها، اعتیادها و یا ناخوشی های مدرن از جمله بیماری آلزایمر و شیزو فرنی، درمان بهتری با سیستم های غیر مرسوم دارند. استفاده از داروها و روش های جراحی به ندرت در چنین مواردی یاری نماینده هستند و ممکن است به طور زیان آور بر بخش ها و اندام های دیگر تأثیر بگذارند.

 نکته بحث بسیار مهم دیگر، اعتبار این سیستم ها است. روش درمانی سنتی به خاطر مقامات مسئول نظیر دولت های محلی و یا انجمن ها و شرکت های پزشکی کشور، به شرایط قانونی و معتبری دست یافته است.

با این که پزشکی جایگزین بسیار محبوب است و به تعداد زیادی انجام می گردد اما هیچ بدنه تنظیمی نظارت نماینده بر این سیستم وجود ندارد. آموزش پزشکی، صلاحیت های تحصیلی پزشکان و یا اجازه درمان، هرگز در سیستم جایگزین، در نظر گرفته نمی گردد.

 مورد ساده در این نکته، درمان رایج ترین ناخوشی موجود در کل جهان یعنی سردرد است. پزشکی مدرن، صدها دارو را برای درمان آن تجویز نموده است اما تا به امروز، هیچ درمان و داروی رضایت بخش برای سردرد وجود ندارد و بخش ناامیده نماینده آن، این است که آنتی بیوتیک ها، عوارض جانبی بسیار زیادی دارند. در واقع در بعضی کشورها، بعضی از داروهای تجویز شده برای سردرد به خاطر اثرات زیان آور خود بر روی اندام های دیگر بدن، ممنوع شده اند.

از طرف دیگر، روش ماساژ درمانی ساده، جلسه مدیتیشن، یوگا و یا تمرین تای چی می تواند به طور دائمی سردرد را درمان کند. در نتیجه سیستم جایگزین در ریشه کن کردن بیماری های ساده نسبت به پزشکی سنتی فزونی دارد. این راهکار باداوم و طولانی مدت است و موجب هیچ گونه عارضه جانبی نمی گردد. در واقع کل سیستم جوان و با طراوت می گردد.

 بزرگ ترین استهزای روزگار مدرن این است که تعداد یافته های پزشکی و یا داروها با نرخ مشابهی با تعداد ناخوشی ها در حال افزایش هستند.

امروزه در کشورهای پیشرفته، بیش از نصف جمعیت از بیماری ها و ناخوشی های مزمن رنج می برند. پیشرفت در پزشکی مدرن، سبک زندگی سالم را نتیجه نداده است چون هدف، یافتن درمان و علاج نیست بلکه فرو نشاندن علایم است.

به اسم بخشی از فرهنگ بی قرار، ما برای باور کردن نتایج آنی و فوری طراحی شده ایم. ما انتظار تسکین و آسودگی سریع رنج و درد خود را بدون آگاهی و درک از درمان بیش از حد داریم. ما باید به خود یادآور شویم که یک قرص برای هر ناخوشی و بیماری، راهکار مسائل سلامتی ما نیست.

تذکر : این مقاله فقط هدف اطلاع رسانی دارد و نباید به اسم جایگزینی برای توصیه پزشکی متخصص در این زمینه به کار رود.

منبع: راسخون

به "مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مقایسه پزشکی سنتی و پزشکی جایگزین"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید